روز میلاد تن تو
روز میلاد تن تو بود که هوا بوی شبنم و شقایق می داد عطر یاس از در و دیوار هوا می پاشید و نسیم از تو بشارت می داد...... و به تردستی استاد ازل شعبده ای برپا بود گوشها منتظر اولین گریه شیرین تو بود.... چشمها منتظر اولین ساغر سیمای تو بود.... روز میلاد تو باز مثل همواره خدا حاضر بود.... دو سال پیش در یک صبح اردیبهشتی پسرکی از جنس عشق پا به زندگیم نهاد....و با امدنش اسمان و زمین را برایم بهشت کرد.و من در بهاری ترین بهار زندگیم به یمن برکت وجودش مادر شدم و لبریز از عشق..... پسرک اردیبهشتی من،پرنده کوچک خوشبختی ام امروز سالروز میلاد توست،در کنار تمام داشته هایم،تنها تو...
نویسنده :
مامان مهدیه
19:7